نتايج به دست آمده نشان مي دهد که عشق رابطه مستحکمي با رضايت زناشويي دارد و يکي از عوامل بسيار مهم در دستيابي به رضايت زناشويي در روابط زناشويي، عشق است(حافظي و جامعي نژاد، 1389).
در طي اعصار، انديشمندان و نويسندگان کوشش نموده اند راز عشق را بگشايند. در واقع عشق همواره به موازات رشد و پيشرفت زندگي انسان، با وي همراه بوده است. در روان شناسي، اولين ديدگاه نظريه پرداز که به اين زمينه علاقه نشان داد روان تحليل گري بود. در حالي که اين ديدگاه و ديدگاه هاي روان شناسي باليني به طور مرتب مساله عشق را مورد بررسي و کنکاش قرار مي داده اند، روان شناسي اجتماعي تجربي براي مدت زمان طولاني در به کارگيري موضوع عشق به عنوان يکي از موضوع هاي مهم و اساسي خود کوتاهي کرده است. مورتي و راتزين[1](1996) عقيده دارند که شايد برخي از سردرگمي ها در اين زمينه، به جهت نگرش هاي دوسوگرايي است که علم نسبت به پژوهش عشق داشته است. ماهيت عشق از بعد روان شناختي به عنوان يک مساله قابل بحث باقي مانده است و تا چندي پيش، عشق به عنوان يک زمينه مهم پژوهشي مورد توجه قرار نمي گرفت(پاتو، 1381).
عوامل گوناگوني چون عوامل شخصيتي و تجارب دوران کودکي نقش به سزايي را در برقراري روابط صميميانه و ايجاد عشق و تفاهم در زوجين ايفا مي کنند(صدقي طارمي، 1383). بهزيستي روانشناختي به عنوان احساس مثبت و احساس رضامندي عمومي از زندگي که شامل خود و ديگران در حوزههاي مختلف خانواده، شغل و … است تعريف مي شود. دگرگوني و تغيير در زندگي انسان، مستلزم انطباق با شرايط است، حال آن دگرگوني خوشايند يا ناخوشايند باشد و در اين بين روشهاي مقابله با تغييرات زندگي و تنيدگيهاي حاصل از آن بسيار متفاوت است و با توجه به نوع مقابله فرد، سلامت رواني وي تحت تاثیر قرار مي گيرد. ويژگي رواني مهمي که فرد واجد سلامت ميبايست از آن برخوردار باشد احساس بهزيستي يا رضامندي است(صادقي، 1388). تلاش بر آن است تا به وسيله تحقيقات منظم و تجربي و دسترسي به ساختارهاي مرتبط با عشق بتوان زمينه مناسبي براي توسعه روابط عاشقانه، صادقانه و توام با تفاهم بين زوج ها فراهم ساخت(صدقي طارمي، 1383).
[1]Morty & Ratzin
در این فایل به نظریه های عشق پرداخته شده است و انواع مخنلف عشق را معرفی کرده ایم.
مبلغ قابل پرداخت 56,500 تومان